سلام این ماه یه حادثه برای خاله اتفاق افتاد که خدا روشکر بخیر گذشت و من ومامانم یه چندروزی رفتیم خونه ی خاله اینا اونجا به من خوش گذشت هرچند باران درگیر درس و کلاس بود ولی بازی و شیطنتمون سرجاش بود خلاصه یه چند روز موندیم و بر گشتیم یه روزم رفتم باغ موزه ی کتاب واما عکسها اول عکسای من وباران ویه روزم که رایا اومد اونجا و با هم کلی بازی کردیم وعکس هم گرفتیم 😍 😍 😍 😍 این عکسا رو خاله زینب جون ازمن و باران گرفت و طراحی کرد 😍 😍 باران همش موهای منو شونه میکرد و گل وگیره میزد و کلا لباسای مختلف تنم میکرد و خلاصه فشن تایم داشتیم وعکسای من در باغ موزه ی کتاب 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 ...